خدایا
اللهم اشف کل مریض
اللهم اشف کل مریض
اللهم اشف کل مریض
امام زمان من ببخش
اگر دلت شکستم
آثار دعا براي ديگران
شاید من در اين رابطه ده ها روایت دیده ام و آیات متعددي هم هست که سفارش مي كند كه در حق ديگران دعا کنید؛ بعد هم در خصوص فرزند و پدر، سفارش هاي زيادي وجود دارد. در یک روایت از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است كه: «دُعَاءُ الْمُسْلِمِ لِأَخِيهِ بِظَهْرِ الْغَيْبِ يَسُوقُ إِلَى الدَّاعِي الرِّزْقَ وَ يَصْرِفُ عَنْهُ الْبَلَاءَ با توجه به اين روايت و روايات مشابه ديگري كه زياد هم هست و من فقط به يكي از آن ها اشاره مي كنم، مي فهميم كه «دعا برای غیر»، روزی را زیاد می کند و در جلب روزي و به دست آوردن آن تسريع مي كند. اينكه در روايت «یَسُوقُ» آمده بود، يعني در اينكه روزي به دست تو برسد سرعت می بخشد. از طرف دیگر دعا براي غير، از تو دفع بلا هم می کند. تو برای يك برادر مؤمن دعا مي كني و اثر اين دعا در مورد او زود حاصل مي شود. اما از طرفي اين دعا بر روي خود تو هم اثر دارد و آن اين است كه برای تو که داعي هستی، نه مَدعُوٌّ له كه براي او دعا کرده ای، جلب روزي و دفع بلا مي كند. ممکن است تو برای شفای کسی از بستگان، رفقا يا هر کسی از مؤمنين پشت سرش دعا کنی كه خدایا، او را شفا بده؛ همين دعا اثر دارد. اثرش این است که روزی تو زیاد می شود و از تو دفع بلا می شود. تو برای او دعا کرده ای كه خدا او را شفا دهد، اما اثر این دعا اين است که روزی ات با سرعت به دست تو خواهد رسيد و اگر در سلسله علل بنا بر این است كه بلایی به تو برسد، خدا راهش را عوض مي كند و از تو دور مي شود[12] پس دعا براي غير، بر روي «داعي» تأثير مي گذارد و اين كه به دعا کردن برای غیر، سفارش شده و در آیات و روایات هم می بینیم افرادی را براي دعا كردن، يا به طور كلي مؤمنین و مؤمنات، يا به طور خاص و شخصي، پدر و مادر را ذكر مي كند، به همين منظور است و بعد هم آثاري دارد كه مطرح شده اند. اما مطلبی را که می خواهم بگویم و مطلب بسيار مهم و اساسی هم هست، چيز ديگري است. تا به حال بحث ما این بود كه یک سنخ اموری هستند که روی دعا اثر می گذارند و يا دعا داراي آثاري از قبيل جلب رزق و دفع بلا است. حالا می خواهم مطلب جدیدي را بگویم و آن این است که ما در معارفمان داریم كه از دعا براي غير، دعا متولد می شود. این یک مطلبي است كه تا به حال نشنیده اید. حالا من باید این را توضیح دهم. فرض بفرمایید اگر شما برای دیگری دعا كنيد، به خاطر دعاي شما، یک موجود دیگری كه براي شما نامرئی است، برای شما دعا مي كند. موجودي نامرئي به سبب دعای تو در حق دیگری، براي تو دعا می کند[13] دعاي فرشتگان براي داعي حالا این را هم تقسیم بندی می کنم. چون دو مورد است؛ یکی عبارت از فرشتگان هستند. تو دعا کردی برای برادر مؤمنت یا هر کس دیگری؛ غیر از آن اثری که مترتب بر دعای تو است، از این دعای تو دعای دیگری متولد می¬شود. یعنی آن فرشته الهی که مأمور است برای ثبت و ضبط گفتارهای من و تو و مأمور است که دعاها را به مبدأ برساند، او آنجا برای تو دعا می کند. من تعبیر کردم به «موجود نا مرئی» که او برای تو دعا می کند. یعنی متولّد می شود از دعای تو دعایی، آن هم از موجود نا مرئی که به آن ها می گوییم ملائکه یا فرشته. خوب آن داعي نامرئي كيست و چه دعايي می كند؟ من ذیل دو روایت مطلب را توضيح مي دهم. در ادامه همان روايت قبل دارد: «فَيَقُولُ لَهُ مَلَكٌ مُوَكَّلٌ بِهِ آمِينَ!» یعنی ملك موكّل بر دعای تو اولاً او هم آمین می گوید تا دعايت زودتر به اجابت برسد. چون گفتیم اگر برای غیر دعا کنی «أسرعُ اجابتاً» است و زودتر اجابت مي شود. اما آن فرشته بلافاصله بعد از «آمين» می گوید: «وَ لَكَ مِثْلَاهُ»[14] یعنی «دو برابر اين دعا براي تو»! او هم براي تو دعا می کند. يعني «یتولّد من الدعاء، دعاءٌ بِضِعفَينِ»؛ از دعا براي غير، يك دعا متولد مي شود، اما نه یک برابر، بلكه دو برابر دعاي براي غير. یعنی می گوید همین که برای ديگري خير خواستی، خدا دو برابرش را به تو بدهد. «لَکَ مثلاه» دعا است. این غیر از آن آثاري است كه قبلاً گفتم. این ها را از يكديگر جدا كردم. يك وقت مي گويي اثر دعا برای غیر این است که «یسوق الرزق» و «یدفع البلاء»؛ آن ها هم آثار دعا است. اما اين دعاي جديد است. «یتولّد من الدعاء، دعاءٌ و الداعی هُوَ المَلَک». از دعای تو، دعايي متولد می شود كه داعی و دعاکننده آن هم فرشته است. مفاد دعایش هم این است که «دو برابر برای تو»! که من از اين نتيجه و پيامد، به «تولد دعا از دعا» تعبیر کردم. این امر نسبت به دعا در حقّ غیر است که در روایات ما وارد شده است. اين مضمون در چند روایت آمده است و مفاد یک روایت نیست[15] نداي خدا از عرش يك مطلب بسيار بالاتر هم هست كه در روايات داريم. اینجا داعیِ نامرئی، ملک و فرشته بود؛ اما یک وقت آن داعی مافوق فرشته است. چون مافوق او است، دعایش هم مافوق او است. من يك روایت از امام صادق (علیه السلام) بخوانم كه حضرت فرمود: «إِذَا دَعَا الرَّجُلُ لِأَخِيهِ بِظَهْرِ الْغَيْبِ»، اگر شخصی در پشت سر برادر مؤمنش برای او دعا کند، «نُودِيَ مِنَ الْعَرْشِ»، از عرش ندايي مي آيد؛ اینجا دیگر بحث، بحث ملَک نیست؛ بحث خداوند است كه خالق ملک است. از عرش ندا می شود كه: «وَ لَكَ مِائَةُ أَلْفِ ضِعْفٍ مِثْلِهِ». برای تو صدهزار برابر مثل او است. ملَک محدود است و دعايش هم محدود است. براي همين گفت: «لَكَ مِثْلاهُ»؛ اما خدا نامتناهي است و این عددي را هم كه ذكر فرموده است، برای تقریب به ذهن من و تو است كه به داعي بسيار زياد و بي نهايت مي بخشد. لذا می فرماید «وَ لَكَ مِائَةُ أَلْفِ ضِعْفٍ مِثْلِهِ»؛ برای تو صدهزار برابر مثل آن چه که گفتی. در ادامه روايت دارد كه امام صادق (عليه السلام) فرمود: «وَ إِذَا دَعَا لِنَفْسِهِ كَانَتْ لَهُ وَاحِدَةٌ. فَمِائَةُ أَلْفٍ مَضْمُونَةٌ خَيْرٌ مِنْ وَاحِدَةٍ لَا يَدْرِى يُسْتَجَابُ لَهُ أَمْ لَا»[16] اين در حالي است كه اگر براي خودش دعا مي كرد، فقط به اندازه همان يك دعايش به او داده مي شد. حضرت چقدر زیبا و استدلالی وارد شده اند. فرمود اگر همين چيزي را كه برای برادر مؤمنش خواست، برای خودش می خواست، «كَانَتْ لَهُ وَاحِدَةٌ» یک چيز مي داشت. حالا بگو ببینم صدهزار تا که تضمین شده است، بهتر است یا یکی؟! آن هم کدام یکی؟! «وَاحِدَةٍ لَا يَدْرِى يُسْتَجَابُ لَهُ أَمْ لَا»؛ آن يكي كه معلوم نيست مستجاب شود يا نه! اگر برای خودم دعا می کردم، یکی بود؛ اما یک چيزي که من نمی دانستم آیا به هدف اجابت می رسد یا نه. حالا بگو ببینم، صد هزار تایی که پشتوانه دارد و پشتوانه آن هم خود خداوند است و آن را ضمانت کرده است، بالاتر است یا یکی که معلوم نیست به هدف اجابت برسد يا نه؟! به تعبیر اصطلاحی ما دعاي برای غیر، علت تامّه است برای دو چيز؛ یکی دعای فرشته و دیگری نداي خدا از عرش. این ها جزء معارف ما است و در روایات ما آمده است. اینکه من در بحث اهمیت دعا، به سراغ دعا نسبت به غیر آمدم، به اين خاطر است. ما در معارفمان این ها را داریم. این ها را کوچک نشماريد. ماه مبارک رمضان که گفته می شود ماهی است که باید کلام رب را تلاوت کنی و بازگو کنی، خود این برای تو مؤثر است. از این طرف اينكه سفارش به دعا شده، به همين خاطر است. او با تو سخن گفته است، سخن او را تکرار كن و خودت هم با او سخن بگو! روش و شیوه اش را هم خودشان به ما یاد داده اند که چه کار کنيم. این را هم به ما آموخته اند. تو اگر حسابگر و سوداگری، حواست را جمع كن که این فرصت ها را از دست ندهي. من نکته ای را عرض کنم و آن نکته اين است كه انسان در این سنخ از امور بايد یک نوع «از خود گذشتگی» داشته باشد، تا رستگار شود. «پاي بندي به خود» من و تو را بیچاره می کند. رهایی از خود، راهگشا است. این سنخ از معارف مي خواهد این مسائل را به ما بياموزد. می فرماید برای دیگری دعا کن؛ چند برابر به تو می دهم. اي عاقل! اگر خودت را رها کنی، بیشتر به دست مي آوري؛ چه رسد به اين که خود را رها کنی و به خدا برسی که آن جا دیگر همه چیز از آن تو خواهد بود. از «منيّت» رها شو و به «خدائیّت» بپیوند. بسیاری بودند که همین کار را کردند و مشمول دعای اولیای خاصّ خدا شدند.
همه مریضها امشب شفا بگیرند
خدایا دل امام زمان از ما شاد باشه