صلوات خاصه امام رضا
گناهی که از کار خیر بهتر است
گناهی که از کار خیر بهتر است
چرا در روایات گفته اند گناهی که تو را نزد خدا شرمنده سازد از کار خیری که تو را مغرور سازد بهتر است؟ متن حدیث یاد شده چنین است: «سیّئة تسؤک خیر من حسنة تعجبک؛ گناهی که تو را اندوهگین کند نزد خداوند بهتر است از کار نیکی که باعث غرور و خودپسندی تو شود(1)» درتوضیح، این حدیث چند گونه گفته شده است:
الف) وقتی انسان مرتکب رفتار زشتی شد و به دنبال آن غمگین و شرمنده شده، چه بسا همین شرمندگی باعث می شود که دست از آن کار کشیده و به سوی نیکی ها بازگردد؛ ولی وقتی از کار نیک خود دچار اعجاب و غرور شده، باعث می شود که بر خود ببالد و درنتیجه درجا بزند و از قدم های بعدی دست بکشد.
ب) علاوه براین، ما هرچه نیکی کنیم، در برابر نعمت ها و الطاف بیکران الهیف هیچ کاری نکرده ایم. بنابراین زهی زشت و نکوهیده است که با عمل ناچیز خود، دچار غرور و خودپسندی بشویم. کسی که کار زشتی کرده و ناراحت است، به خطای خود اعتراف می کند؛ ولی کسی که دچار غرور است و کار زشت و خطایی مرتکب شود، بدان معترف نمی شود و بدا به حال چنین افرادی.
ج) حضرت علی علیه السلام درصدد ترویج خطاها و زشتی ها نیستند، بلکه با این تعبیر درصددند که زشتی غرور و اعجاب را برملا سازند. درفرازی از پندهای نورانی و راه گشای پیامبر اکرم (ص) به اباذر آمده: «ای ابوذر! مردی کارنیک انجام می دهد و با اعتماد برآن، گناهانی مرتکب می شود و در برابر کردار نیک خود گناه را سهل می انگارد، چنین کسی هنگامی که نزد خداوند می رود بر او خشم می گیرد. در برابر، مردی گناهی مرتکب می شود ولی از عقوبت آن هراسان است؛ چنین کسی درقیامت آسوده خاطر است(2)». هیچ کس نمی تواند به قبولی اعمال خود مطمئن شود، چرا که این اطمینان، سبب غرور شده، تا جایی که ممکن است به ارتکاب گناهان صغیره بینجامد، به این بهانه که این گناهان کوچک در برابر اعمال نیکی که انجام داده ناچیز است! غافل از این که: اولاً: از کجا معلوم کارهای خویش پذیرفته شده باشد؟ ثانیاً: بی توجهی و اصرار بر گناهان صغیره خود از گناهان بزرگ است. بنابراین کسانی که درسایه اعمال نیک خویش احساس امنیت کرده و با اعتماد برآن، بعضی از گناهان دیگر را مهم نپندارند، از غضب باری تعالی برخوردار می شوند. در برابر این گروه، عده ای نیز پس از انجام گناه، ترسان و مضطرب و نگرانند. این دسته اگرچه همت بالایی هم برانجام برخی عبادت ها نداشته باشند، ولی به جهت بیم و ترس ازگناه، در قیامت از عذاب الهی نجات یافته اند. با این توضیحات، می توان به اهمیت حالت های قبلی افراد پی برد که چه اندازه ترس از گناه کارساز، و در برابر، عجب و غرور نسبت به کارهای نیک، نیز قهر پروردگار را به دنبال دارد. پس باید هیچ گناهی را کوچک نشماریم و همواره تلاشمان بر حفظ حالت خوف و خشیت از خداوند باشد تا گرفتار غرور و فریب شیطان نشویم. لینک مرتبط و جالب: گناهی که بهتر از عبادت است!!
پی نوشت: (1). نهج البلاغه، قصار46. (2). مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج74، چاپ بیروت.
همسایه داری از دیدگاه اسلام
همسایه داری به سبک زندگی اسلامی
از سلسه جلسات سبک زندگی اسلامی در حلقه های صالحین پایگاه صدیقه طاهره(س)مارلیک می توان به همسایه داری به سبک اسلامی ورعایت حقوق همسایه وآپارتمان نشینی اسلامی اشاره کرد..این جلسات که درآن پیرامون دین مبین اسلام وسبک زندگی دینی واسلامی تبادل نظر می شود می تواند درتغییر رفتارهای اجتماعی وفرهنگی بسیجیان موثر واقع شود به گزارش خبرنگار صالحین پایگاه صدیقه طاهره(س)مارلیک:از سلسه جلسات سبک زندگی اسلامی در حلقه های صالحین پایگاه صدیقه طاهره(س)مارلیک می توان به همسایه داری به سبک اسلامی ورعایت حقوق همسایه وآپارتمان نشینی اسلامی اشاره کرد..این جلسات که درآن پیرامون دین مبین اسلام وسبک زندگی دینی واسلامی تبادل نظر می شود می تواند درتغییر رفتارهای اجتماعی وفرهنگی بسیجیان موثر واقع شود از جمله سنت های زیبا و پسندیده ی اسلامی، برخورد خوب و شایسته با همسایگان و در اصطلاح عرفی «همسایه داری» است. در قرآن کریم و به ویژه در سخنان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) توجه بسیاری به موضوع همسایه داری شده است و به گونه ای جدی در رفتارهای معصومین(ع) مورد سفارش قرار گرفته است.
پیشوایان معصوم اسلام همواره شعار «الجار ثم الدار» را سرلوحه ی رفتار خود قرار داده و آن را به شیعیان خویش نیز توصیه می نموده اند. نوشته ی حاضر به بررسی اجمالی این سجیه ی اخلاقی پرداخته است. باشد که توجه خوانندگان خود را به این ویژگی برازنده ی فرد مسلمان جلب نماید. در قرآن کریم آیاتی مربوط به همسایه و همسایگی وارد شده است. خداوند متعال در آیه ای به گونه ی آشکار مؤمنان و مسلمانان را به رعایت همسایگان دعوت می نماید و می فرماید: «و خدا را بپرستید و چیزی را با او شریک نگردانید و به پدر و مادر احسان کنید و درباره ی خویشان و یتیمان و مستمندان و همسایه ی خویش [و قوم] و همسایه ی بیگانه و همنشین و در راه مانده و بردگان خود نیکی کنید.» (نساء/ 36). در این آیه دیده می شود که خداوند نیکی با همسایه را، خواه فامیل باشد و یا بیگانه، سفارش کرده و نیکی به همسایه را در ردیف نیکی به پدر و مادر، یتیمان و… قرار داده است. در آیه ا ی دیگر، خداوند در مورد همسایگان رسول خدا(ص ) که وی را آزار می دادند می فرماید: «اگر منافقان و کسانی که در دل های شان مرضی هست و شایعه افکنان در مدینه [از کارشان] بازنایستند تو را سخت بر آنان مسلط می کنیم تا جز (مدت) اندکی در همسایگی تو نپایند.» (احزاب/ 60). و این گونه خداوند مهرهمسایه آزاران را از سر پیامبر اکرم(ص) برمی دارد.
در اسلام، حُسن همجواری تعریف مشخصی دارد و بالتبع، همسایه آزاری نیز به گونه ای آشکار معین شده است. شاید برای برخی، رعایت همسایه، مفهوم واضحی نداشته باشد و ندانند که اساساً چه نوع رفتارهایی از مصادیق رعایت حقوق همجواران محسوب می شود. در این باره امام کاظم(ع) می فرماید: «همسایه داری [تنها] آزار نرساندن به همسایه نیست بلکه رفتار خوب با همسایه و صبر پیشه کردن بر آزارهای اوست». با این وصف، اهل بیت اطهار(ع) آزار رساندن به همسایه را حتی در مواقع آزاررسانی او نیز جایز نمی دانند؛ در فرهنگ اهل بیت(ع) پاسخ بدی با نیکی است.
شهدا
اسم و فامیلی که هیچ کس باورش نمی کند!
هربار که می خواستند اسم بچه ها را بنویسند حکایتی بود. چه موقع اعزام و چه موقع تسویه، بنده خدا کلی باید قسم آیه می خورد که به دین، به آئین، شوخی نمی کنم اسمم همین است، فامیلی ام هم همین. اما مگر باور می کردند، هربار که می خواستند اسم بچه ها را بنویسند حکایتی بود. چه موقع اعزام و چه موقع تسویه، بنده خدا کلی باید قسم آیه می خورد که به دین، به آئین، شوخی نمی کنم اسمم همین است. فامیلی ام هم همین. اما مگر باور می کردند؟
امان از وقتی که نه کارت شناسایی و شناسنامه ای در کار بود و نه شاهد و شهودی، غیر از اینکه گاهی همین دوست و آشنایان هم اسباب دردسر می شدند.
یعنی وقتی او در میان جمع بود و می گفتند اسمت چیست؟ جواب می داد حسین؛ می گفتند نام خانوادگی است چیست؟ می گفت جان؛ تا طرف سرش را بالا می آورد که مثلا بگوید ادا اصول درنیاور، کار داریم بگذار بنویسیم برویم، بچه های دسته هم رو به وی کرده و می گفتند راست می گوید، حالا چه وقت شوخی است؟ و او تا می آمد بگوید: والله والله، اسم و فامیلم همین است، دوباره آنها شروع می کردند که: اگر غلط باشد، جنازه ات روی زمین می ماند ها! آن وقت بو می گیری، دیگر هیچکس نمی خوردت، مجبور می شوند مثل هندوها بسوزانندت، البته اگر جنازه داشته باشی!
و او که دیگر زورش نمی رسید، سکوت می کرد و می گفت من چی بگویم، شما که قبول نمی کنید، پس هرچی دلتان می خواهد بنویسید. بچه ها هم از خدا خواسته می گفتند آره برادر بنویس حسین بی فامیل. این ظاهرا کس و کار ندارد! آن وقت بود که بلند می شد دنبال بچه ها می کرد که: من کس و کار ندارم بی دین ها!؟ الان نشانتان می دهم کی بی کس و کار است… آنها می دویدند و ما می خندیدیم.
اسم و فامیلی که هیچ کس باورش نمی کند!
حدیث
حدیث
دعای غریق
یا الله یا رحمن یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک