تفاوت
تفاوت میان انقلاب اسلامی با سایر انقلابها
شاید جانمایهی تفاوت میان معنا و منظر انقلاب اسلامی و دیگر نظریههای انقلاب را بتوان در منشأ و موطِن انقلاب جستوجو کرد. یک تحلیلگر جریانهای اندیشه در غرب، استدلالی استعاری دربارهی رهیافت جدید عصر علم دارد که میتواند به توضیح مبنای عام و مشترک نظریههای انقلاب کمک کند: «عصر علم این کشف سکرآور را به ارمغان آورد که اصلاح امور بستگی به تحول از بیرون (یعنی از طریق ابزارهای علمی و اجتماعی) دارد، نه تحول از درون (چنانکه پولس رسول از تولد انسان نو سخن میگفت).»۱ نظریههای مدرن انقلاب با همهی تکثرشان، از این کشف سکرآور متأثرند. این درست در نقطهی مقابل تشریحی است که رهبر انقلاب از مقولهی انقلاب دارند. از منظر ایشان، اصلاح امور اگرچه صرفاً با تحول از درون محقق نمیشود، اما با تحول از درونِ انسان آغاز میشود.۲ آیتالله خامنهای از سلسله مباحث طرح کلی اندیشهی اسلامی در قرآن در سال ۱۳۵۳ تا سخنرانیهای متعدد پس از دوران رهبری، به این موضوع پرداختهاند که «انقلاب، انقلاب مردم است. انقلاب مناسبات اجتماعی و اقتصادی، فرع بر انقلاب مردم است. تا مردم منقلب نشوند، آن انقلاب اقتصادی و تغییر و تبدیل مناسبات اجتماعی و اقتصادی و سیاسی هم اصلاً تحقق پیدا نمیکند.»